جدول جو
جدول جو

معنی اعتراض کردن - جستجوی لغت در جدول جو

اعتراض کردن(مُ ءَ مَ)
عیب کسی کردن. و انگشت به چیزی نهادن و گذاشتن و انگشت به در چیزی کردن و حجت گرفتن و حرف در کار کسی کردن و ناخن زدن و ناخن یکدیگر زدن و ناخن بهم زدن از مترادفات آن باشد. (آنندراج). انگشت بر چیزی نهادن و گذاشتن. عیب گرفتن. حرف در کارکسی کردن. ناخن زدن. ناخن یکدیگر زدن. ناخن بهم زدن و نیز کنایه از فتنه و شورش انگیختن است. و از مترادفات آن است: رو گردانیدن. دامن کشیدن. سر پیچیدن. سر باززدن. برشکستن. سر بازکردن. سر کشیدن. سر وازدن از چیزی. شانه گردانی. شانه کردن. شانه خالی کردن. نیزاز بهانه کردن. طرح گرفتن بر. (یادداشت مؤلف) : اما میدانم که مر این پادشاهی را بدو نگذارندو بر رایهای من اعتراض کنند. (تاریخ بیهقی ص 600).
چون بیاید به از تویی بسخن
گرچه به دانی اعتراض مکن.
سعدی.
مدعی در این بیت بر قول من اعتراض کرد. (گلستان).
مرا برندی و عشق آن فضول عیب کند
که اعتراض بر اسرار علم غیب کند.
حافظ (از ارمغان آصفی).
لغت نامه دهخدا
اعتراض کردن
پرخاشیدن پرخاش کردن چخیدن واخواستن
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اعتراض کردن
يعترض
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اعتراض کردن
Protest, Intercept, Object
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اعتراض کردن
intercepter, objecter, protester
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اعتراض کردن
intercettare, obiettare, protestare
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اعتراض کردن
przechwytywać, sprzeciwiać się, protestować
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
اعتراض کردن
перехватывать , возражать , протестовать
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به روسی
اعتراض کردن
abfangen, widersprechen, protestieren
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
اعتراض کردن
перехоплювати , заперечувати , протестувати
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اعتراض کردن
روکنا , اعتراض کرنا , احتجاج کرنا
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به اردو
اعتراض کردن
interceptar, objetar, protestar
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اعتراض کردن
বাধা দেওয়া , বিরোধিতা করা , প্রতিবাদ করা
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
اعتراض کردن
kukamata, kupinga
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اعتراض کردن
engellemek, itiraz etmek, protesto etmek
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اعتراض کردن
拦截 , 反对 , 抗议
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به چینی
اعتراض کردن
迎撃する , 反対する , 抗議する
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اعتراض کردن
ליירט , להתנגד , למחות
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به عبری
اعتراض کردن
अवरुद्ध करना , विरोध करना
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به هندی
اعتراض کردن
mencegat, menentang, memprotes
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اعتراض کردن
สกัด , คัดค้าน , ประท้วง
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
اعتراض کردن
onderscheppen, bezwaar maken, protesteren
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
اعتراض کردن
interceptar, objetar, protestar
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اعتراض کردن
차단하다 , 반대하다 , 항의하다
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
خستو شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
Confess
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
confesser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
confesar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
confessare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
confessar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
przyznać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
зізнатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
gestehen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
признаться
دیکشنری فارسی به روسی